محل لوگو

نگاهی بر تاريخچه احزاب سياسی در ايران


این متن شامل 44 صفحه می باشد 

 

نگاهی بر تاريخچه احزاب سياسی در ايران که از سالهایمشروطه با تشکيل حزب اجتماعيون عاميون به رهبری حيدر عمو اوغلی اشکال سازمان يافتهای بخود گرفت، تا به امروز بيانگراين مهم است که تشکيل احزاب در کشور دارای موانعساختاری، تاريخی، فرهنگی و قانونی جدی است.

فراز و فرود ساخت يابی و ساخت شکنی احزاب، سازمانها و گروه هایسياسی درايران خواه در دوره مشروطه، خواه دوره پهلوی ها و خواه در عصر جمهوریاسلامی، همگی نشانگر ضرورت آسيب شناسی شکل گيری احزاب سياسی در ايران می باشد. دراين راستا مطالعات نسبتا متنوع و گاه جسته گريخته ای صورت گرفته است که چندان نيزوافی مقصود دليل يابی و مسئله شناسی عدم شکل گيری و نهادينه شدن تحزب يا پلوراليزمسياسی نبوده است. بدين معنا که هنوز پرسش های بسياری بدون پاسخ دقيق باقی است: چرابا همه قدمت ۱۰۰ ساله احزاب سياسی سوسياليست، آزاديخواه، ملی گرا، و حتی دينی، هنوزدر ساختار حزبی با مشکلات عديده سازمانی، و کنشی روبرو هستيم؟ مهمترين مسائل آسيبشناختی تحزب و سازمانگرايی سياسی درايران برای ايجاد و ساماندهی مشارکت سياسی درجامعه ايران امروز چيست؟

طرح مسئله

بيش از يکصد سال از تاسيس اولين حزب بمعنای امروزينآن درايران می گذرد و سلسله احزاب متعددی درطول اين سده اخير تشکيل، رشد و افولکرده است. دراين رهگذر برخی از احزاب به نقش های تاريخی خواسته يا ناخواسته ای نيزپرداخته اند که سير تحولات سياسی و اجتماعی ايران را نيز تحت تاثير خود قرار دادهاست. بااينحال، ساختار و شاکله دستگاه حزبی درايران هنوز مبتلابه مسائل و مصائبچندی است: از نظر درونی، تمرکزگرا، ناپايدار، آسيب پذير و رابطه مدار است وکمتر بهضوابط حزبی و انضباط سازمانی اقتدا کرده است. از نظر بيرونی نيز متصل به طبقهاجتماعی خاصی نبوده و با گرايش نخبه گرايانه يا توده گرا فقط توانسته است در برهههايی به نقش آفرينی بپردازد. همچنين ساختار غيردمکراتيک قدرت و نهاد سياست درايراندر طول عصر مشروطه، دوران پهلوی ها و جمهوری اسلامی زمينه شکوفايی و رشد و فراگيرسازی سازمان و سازوکار نهاد حزبی بعنوان ابزار دمکراتيزه کردن و مدنی شدن حقوقسياسی وشهروندی را تضعيف کرده است.

از اينرو مسئله محوری دراين مقاله تمرکز براين موضوع است که پس از گذشت يکصد سال و وقوع چندين شبه جنبش و انقلاب در ايران وطلوع و افول احزاب خرد و کلان بسيار هنوز حزب بمعنای مدرن، با سازوکارهای دمکراتيک،پايدار و موثر در جامعه ايران وجود ندارد.

سوال اصلی

- چرا احزاب سیاسی در ایران نمی توانند کارویژه های حزبی مانند تجمیع و تبیین منافع را به خوبی انجام دهند؟

- آيا ساختار سياسی- اجتماعی جامعه ايران مانع از تشکيل و نهادينه شدن آن شده است؟

- آيا فرهنگ عمومی و سياسی- اجتماعی نخبگان و لايه هايیاز طبقه متوسط جامعه ايران مانع از شکل گيری نهاد موثرحزبی در جامعه ايران شدهاست؟

- آيا تاخر فرهنگی و تاريخی تشکيل احزاب درايران و يا زود هنگام بودن تشکيلآنها در فرايند مدرنيزم در ايران سبب ساز چنين فرازو فرود های فروکاهنده ای شده است؟

بررسی برخی شواهد و تحليل مشخصه های مرتبط با پرسش های مذکور دراين نوشتار درمحدوده زمانی عصر
حاضر و بطور خاص در دهه اخير می تواند زمينه ساز آسيب شناسی مسائلحزبی در ايران امروز باشد.

اهميت و ضرورت مسئله

بی ترديد اطلاق مسئله به روند تحولات حزبیدرايران و مسئله وار ديدن اين پديده سياسی و اجتماعی نيازمند دلايل توجيهی و طرحاهميت موضوع است که برخی از اهم اين دلايل عبارتند از:

-از نظر توسعه ای،فرايند دمکراتيزه شدن و افزايش مشارکت های مردمی در تصميم سازی های سياسی و
اقتصادیو بطور کلی مديريت جامعه برای بهتر زيستن و رفاه عمومی نيازمند ساخت يابی احزاب وسازمان های سياسی پايدار و فراگيری است که بتواند آحاد مردم را در درون خود شکلداده و از توده گرايی فاصله گيرد. ازاينرو با توجه به اينکه هنوز چنين فضايی برایرشد و توسعه نهادهای مدنی ازقبيل احزاب فراهم نشده است بررسی پيرامون دلايل و تبعاتآن به عنوان يک مسئله می تواند زمينه ساز توسعه سياسی شود.

- از نظر ساختی وکارکردی نيز هدف از تشکيل احزاب، سازماندهی رابطه ميان دولت و مردم برای مديريتبهتر و مشارکتی جامعه مدنی است و دراين راستا سازوکارهای دمکراتيکی برای توسعهدمکراسی در جامعه ضروری است. از اين منظر نيز ساختار وکارکرد احزاب سياسی با همهتجربه نسبتا طولانی و فرازو فرود های بسيار هنوز فاقد خدمات رسانی مطلوب است. ازاينرو بعنوان يک مسئله، قابل توجه و بررسی است.

چارچوب تحليلی در بررسی دلايل ناکامی توسعه سياسی و نهادينه شدناحزاب درايران بررسی های زيادی صورت گرفته است که بخش بزرگی از آنها بصورت مقالات وسخنرانی ها عمدتا درپی بازکاوی آسيب شناختی آن بوده است. «ادموند برک» فيلسوفانگليسی قرن ۱۸، حزب سياسی را «هيئتی از مردم که به خاطر پيشينه و منافع ملی باکوشش مشترک، براساس برخی اصول سياسی مورد توافق، متحد شده‌اند» تعريف می‌کند. «شومپيتر» نخستين و مهم‌ترين هدف هر حزب سياسی را تسلط بر ديگران (افراد يا حزب) جهت نيل به قدرت و ماندن در آن می‌داند. «جوزف لا‌پالومبار» و «مايرون وينر» چهارشرط اساسی برای حزب برمی‌شمرند: ۱) وجود تشکيلا‌ت پايدار مرکزی ۲) وجود شعبه‌هايیکه مرکز پيوند و ارتباط داشته باشند ۳) پشتيبانی مردم ۴) کوشش برای دستيابی بهقدرتسياسی


مبلغ قابل پرداخت 23,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۲۴ آذر ۱۳۹۷               تعداد بازدید : 288

برچسب های مهم

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما