محل لوگو

وصيت و انواع آن


این متن شامل 31 صفحه می باشد 

 

بخش اول : تعاريف و کليات

1- معناي وصيت

تصرفاتي که هر شخص مستقيماً يا مع الواسطه براي بعد از فوتش در اموال خود مي نمايد، به زبان حقوقي «وصيت» ناميده مي شود. وصيت يک نوع اجازه خاصي است که به موجب آن اشخاص مي توانند اراده خود را در زماني که حيات ندارند، به موقع اجرا گذارنده خواه به صورت عهدي و خواه به صورت تکميلي .

اين معني مورد پذيرش همگان مي باشد. اما با اين وجود در بين فقها راجع به ريشه عربي اين واژه «الوصيه» تا حدي اختلاف نظر است که در زير به نقل از مرحوم سيد محسن طباطبايي حکيم صاحب کتاب «مستمسک العروه الوثقي» به آنها اشاره مي شود :[1]

الف) عده اي گفتند که وصيت مشتق از ثلاثي (وصي- يصي) و به معني «وصل» است. (شيخ طوسي در مبسوط، ابن ادريس در سرائر، جوهري در صحاح، علامه حلي در تذکره الفقهاء، محقق کرکي در جامع المقاصد و بعضي از اهل لغت نظير : مجمع البحرين، شيخ فخرالدين طريحي، ج3، (ربع ثالث و رابع)، ص51، چاپ دوم، ناشر دفتر نشر فرهنگ اسلامي، سال 1367 هـ .ش.)

ب) عده اي ديگر گويند که مشتق از ثلاثي (وصي- يصي) و رباعي (اوصي- يوصي/ وصي – يوصي) و به معناي «وصل» مي باشد. (المعجم الوسيط، ابراهيم انيس و عبدالحليم منتصر و عطيه صوالحي و محمد خلف الله احمد، ج2 و 1، ص1038، ج2، دفتر نشر فرهنگ اسلامي./ اقرب الموارد، سعيد خوري شرتوني، ج2، ص 1549، ناشر مکتبه آيت الله مرعشي نجفي، قم 1403 هـ .ق.).

ج) و دسته سوم عقيده دارند مشتق از ثلاثي (وصي – يصي) به معناي «وصل» و مشتق از رباعي (اوصي – يوصي / وصي – يوصي ) به معناي «عهد» است که در صورت اخير اسم مصدر محسوب مي گردد.

صرفنظر از مباحث لغوي محض، نمي توان انکار کرد که معناي «وصل» با مفهوم و به ويژه ماهيت حقوقي وصيت در قانون مدني ايران سازگارتر است. زيرا در بعضي موارد از جمله وقتي که موصي شخصي را براي انجام امري مأمور مي نمايد، هيچگونه تعهدي در مقابل او ندارد، بلکه بالعکس موظف مي شود که اراده موصي را به موقع اجرا بگذارد. به علاوه در وصاياي تمليکي نيز اطلاق تعهد به تصرفات موصي خالي از تکلف نيست. و حال آنکه معني «وصل» هم اختصاص به وصيت دارد و شامل ساير تصرفات نيست و هم شامل کليه وصايا مي شود.[2]

تذکر : در آيات متعددي از قرآن مجيد، واژه وصيت با ترکيبات آن غالباً در معناي «عهد» بکار رفته است.[3]

2- مشروعيت وصيت

ادله مشروعيت وصيت عبارتست از : کتاب، سنت، اجماع و عقل .

الف) کتاب : در قرآن کريم آياتي وارد شده که وصيت را جايز دانسته است. نظير :

«کتب عليکم اذا حضر احد کم الموت، آن ترک خيراً ، الوصيه للوالدين و الاقربين بالمعروف، حقاً علي المتقين. (سوره بقره / آيه 180). و نيز «من بعد وصيه يوصي بها آودين /... من بعد وصيه توصون بها آودين. (سوره نساء/ آيات 11 و 12) و آياتي ديگر.

ب) سنت : در حديث نيز روايات زيادي آمده که بعضاً تحريض و ترغيب شخص به امر وصيت مي باشد که نمونه هايي از آن در زير مي آيد :

عن جعفربن محمد عن ابيه قال: «الوصيه حق علي کل مسلم».[4]

عن جعفربن محمد عن ابيه قال : «الوصيه تمام مانقص من الزکاه».[5]

قال رسول الله (ص): «ما تنبغي لامرء مسلم أن يبيت ليليه الا و وصيته تحت رأسه».[6]

عن ابي عبدالله (ع) قال: « من لم يحسن عندالموت وصيته کان نقصاً في مروته و عقله».[7]

ج) اجماع فقهاء نيز بر آنست که وصيت، امري جايز است.

د) عقل : عقلا وصيت را در واقع جبران ترک اعمال خير در زمان حيات مي دانند. از طرفي هم وجدان بيدار آدمي نسبت به همنوع خود که نيازمند و محتاج باشد، احساس همدردي نموده و طبعاً گرايش به دستگيري از آنان دارد.

3- اقسام وصيت

1) به لحاظ موضوع : وصيت از اين جهت بر دو قسم است که عبارتند از :

الف ) وصيت عهدي که عبارتست از اينکه ولايت و اداره شخص يا اموري را به ديگري واگذار نمايند.

ب) وصيت تمليکي که عبارتست از اينکه مالي را به نفع ديگري وصيت نموده تا بعد از مرگ موصي، مالک آن شود.

تذکر : توضيح بيشتر راجع به اين دو اصطلاح بعداً خواهد آمد.

2) به لحاظ حکم شرعتي : وصيت از اين جهت نيز بر دو قسم است :[8]

الف) حکم تکليفي :

1-وصيت واجب . مانند رد وديعه و ديون، پرداخت زکات و اداء حج و ...

2-وصيت مستحب . مانند وصيت در جهات خير (محتاجين، در راه تحصيل و ...).

3-وصيت مباح. مانند وصيت براي اغنياء.

4-وصيت مکروه. مانند وصيت در حق فاسقين و اهل معصيت.

5-وصيت حرام. مانند وصيت به معصيت از قبل ساختن کليسا و معبد و وصيت به خمر و ...

ب) حکم وضعي : وضع و اعتباري که عمل به موجب آن سنجيده مي شود که در صورت تطبيق، موجد اثر مطلوب خواهد بود. از قبيل صحت، فساد، نفوذ، بطلان و ... . مثلاً اگر موصي داراي شرايط عمومي تکليف (يعني قدرت، اختيار، بلوغ و عقل، نباشد، وصيت او صحيح نخواهد بود.

4- ارکان وصيت [9]

همچنانکه در بالا گفته شد، وصيت بر دو نوع مي باشد بنابراين هر يک بايد ارکان خاص خود را دارا بوده باشد. اگرچه در قسمتي از آن وجه مشترکي نيز وجود دارد. بطور کلي اطراف و پايه هاي اساسي وصيت را ارکان آن گويند. و اگر چنانچه يکي از آن موجود نباشد، وصيت تحقق نمي يابد.

ارکان وصيت تمليکي عبارتست از : 1- موصي (شخص وصيت کننده)

1-موصي له (شخصي که به نفع او مالي وصيت شده) 3- موصي به (مال مورد وصيت ) 4- صيغه وصيت (عبارت و الفاظ ).

ارکان وصيت عهدي (وصايت) عبارتست از : 1- موصي 2- موصي اليه يا وصي 3- موصي فيه (چيزي که شخصي راجع

[1] مستمسک العروه الوثقي، سيد محسن طباطبايي حکيم، ج14، ص 531، منشورات مکتبه آيت اله العظمي مرعشي نجفي، قم، 1404 هـ ق.

[2] وصيت در حقوق مدني ايرا، ناصر کاتوزيان، ص2، انتشارات دانشگاه تهران، سال 1351 هـ ش.

[3] مستمسک العروه الوثقي، سيد محسن طباطبايي حکيم، ج14، ص531، وي عقيده دارد که آيات زير در معناي «عهد» مي باشد»

«وصيه لازواجهم (سوره بقره/ آيه240)، من بعد وصيه يوصي بها او دين (سوره نساء / آيه11)، من بعد وصيه يوصين بها اودين ... من بعد وصيه توصون بها اودين (سوره نساء / آيه11)، من بعد وصيه يوصين بها اودين ... من بعد وصيه توصون بها اودين (سوره نساء / آيه 12)، و نيز در سوره انعام (آيات 151، 152 و 153) و سوره نساء (آيه 131) و سوره عنکبوت (آيه 8) و سوره لقمان (آيه 14) و سوره شوري (آيه 13) و سوره مريم (آيه 31) و سوره ذاريات (آيه 53) و ...

[4] الکافي، يعقوب کليني، ج7، ص3، ح4، من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج4، ص 134، ح462.

[5] من لاينحصره الفقيه، شيخ صدوق، ج4، ص134، ح 464.

[6] وسايل انشيعه، شيخ حر عاملي، ج13، ص 352، ح5

[7] من لايحضره الفقيه، شيخ صدوق، ج4، ص134، ح467.

[8] الفقه الاسلامي و ادلته، وهبه الزحيلي، ج8، صص 10 و 11.

[9] همان منبعف ص15.


مبلغ قابل پرداخت 24,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۹ بهمن ۱۳۹۸               تعداد بازدید : 145

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما