این متن شامل 24 صفحه می باشد
بهطور کلی، مدیریت ریسک فرایند سنجش یا ارزیابیریسک و سپس طرح استراتژیهایی برای ادار? ریسک است. در مجموع، استراتژیهای بهکاررفته شامل: انتقال ریسک به بخشهای دیگر، اجتناب از ریسک، کاهش اثرات منفی ریسک، وپذیرش قسمتی یا تمامی پیامدهای یک ریسک خاص هستند. مدیریت ریسک سنتی، تمرکزش رویریسکهای جلوگیری کننده از علل قانونی و فیزیکی بود (مثل حوادث طبیعی یا آتشسوزیها، تصادفات، مرگ و میر و دادخواهی ها). مدیریت ریسک مالی، از سوی دیگر، تمرکزشروی ریسکهایی بود که می تواند استفاده از ابزار مالی و تجاری را اداره کند. مدیریتریسک ناملموس، تمرکزش روی ریسکهای مربوط به سرمایه انسانی، مثل ریسک دانش، ریسکروابط و ریسک فرایندهای عملیاتی است. بدون توجه به نوع مدیریت ریسک، تمامی شرکتهایبزرگ دارای تیمهای مدیریت ریسک هستند و شرکتها و گروههای کوچک بهصورت غیر رسمی،در صورت عدم وجود نوع رسمی آن، مدیریت ریسک را مورد استفاده قرار می دهند.
درمدیریت ریسک مطلوب، یک فرایند اولویت بندی منظور گردیده که بدان طریق ریسکهایی بابیشترین زیاندهی و بالاترین احتمال وقوع در ابتدا و ریسک هایی با احتمال وقوع کمترو زیاندهی پایین تر در ادامه مورد رسیدگی قرار میگیرند. در عمل، این فرایند ممکناست خیلی مشکل باشد و همچنین در اغلب اوقات ایجاد توازن میان ریسکهایی که احتمالوقوع شان بالا و زیاندهی شان پایین و ریسکهایی که احتمال وقوع شان پایین و زیاندهیشان بالاست، ممکن است بهطور مناسبی مورد رسیدگی قرار نگیرند. درنتیجه می توانریسکهای موجود در سازمان را از این دو بعُد نیزطبقه بندی کرد که در شکل 3 نشانداده شده است.
تعریف ریسک و انواعفرعی آن
تعریف ریسک: برای درک طبیعت ریسک،ابتدا باید از تعریف آن آغاز کرد. اگرچه تفاوتهای فراوانی در چگونگی تعریف ریسکوجود دارد، ولی تعریفی که در ادامه ارائه میشود، بهطور مختصر ماهیت آن را نشانمیدهد: ریسک یعنی احتمال متحمل شدن زیان (DOROFEE-96). این تعریف شامل دو جنبهاصلی از ریسک است:
* مقدار زیان می بایست ممکن باشد؛
* عدم اطمینان در رابطهبا آن زیان نیز میبایست وجود داشته باشد.
در اکثر تعاریفی که از ریسک شده است،بهصورت روشن به دو جنبه آن، یعنی زیان و عدم اطمینان، اشاره شده است. ولی سومینجنب? آن، یعنی انتخاب، معمولاً بهصورت ضمنی مورد اشاره قرار می گیرد که منظور ازانتخاب، چگونگی توجه نمودن به آن است. این سه شرط، پایه های اساسی ریسک و مبناییبرای بررسی عمیقتر آن هستند.
انواع مختلف ریسک: اصطلاح ریسک بصورت گسترده ای مورد استفاده قرار میگیرد، ولیمخاطبان مختلف اغلب تعبیرهای نسبتاً مختلفی ازآن دارند (KLOMAN-90). برای مثال،شیوه ارتباط ریسک با فرصت به شرایط تلقی ریسک بستگی دارد. بعضی اوقات، یک وضعیت همفرصت سودآوری و هم امکان بالقو? زیان را فراهم می سازد نماید. ولی در موارد دیگر،فرصت سودآوری وجود ندارد، تنها امکان بالقو? زیان موجود است. بنابراین ریسک میتواند دارای دو نوع تقسیم فرعی دیگر باشد:
* ریسک سوداگرانه؛
* ریسکخطرناک.
. درریسک سودا گرانه، شما می توانید یک سودآوری تحقق یافته یا بهبودی در روال شرایطنسبت به وضع موجودتان داشته باشید. و بهطور همزمان نیز امکان بالقوه ای برای تجرب? یک زیان یا بدتر شدن شرایط نسبت به وضع موجود را داشته باشید. قمار بازی یک مثال ازانجام یک ریسک سوداگرانه است. وقتی شما یک شرط بندی انجام می دهید، میبایست احتمالبهدست آوردن پول بیشتر در مقابل انتظار از دست دادن میزان شرط بندی تان، موردارزیابی قرار دهید. در این مثال، هدف کلی افزایش ثروتتان است، و تمایل شما بهسرمایه گذاری در ریسک، به منظور فراهمساختن یک فرصت سودآورانه است.
در مقابل،ریسک خطرناک فقط یک امکان بالقو? زیان به همراه دارد و هیچ فرصتی برای بهبود روالشرایط فراهم نمی سازد. برای مثال، بهچگونگی در نظر گرفتن امنیت، بهعنوان یک ریسکخطرناک توجه کنند. فرض کنید که شما نگران محافظت از اشیاء با ارزشی باشید که درخانه نگهداری می شوند. هدف اصلی شما در این مثال، اطمینان از عدم دستبرد به اشیاءموجود در منزل شما بدون اطلاع و اجازه از جانب شماست. بعد از بررسی میزان کیفیتامنیت اشیاء، امکان دارد که شما تصمیم به نصب یک سیستم امنیتی در منزلتان بهمنظورجلوگیری از ورود دزد و سرقت اشیاء بگیرید. توجه کنید که هدف در این مثال، طبقتعریف، تنها تمرکز ریسک بر روی محدود? امکان بالقو? زیان است. در اکثر شرایط مناسب،شما تنها آنچه را که هم اکنون مالک آن هستید، محافظت می کنید. و هیچ امکانبالقوهای برای سودآوری وجود ندارد.
در این مثال، شما تمایل به کسب آرامش خاطربهواسطه جلوگیری از عواقب ناخوشایند ورود به منزلتان دارید. هدف شما بهعنواناحساس امنیت بیشتر، تعیین کننده شرایطی است که ریسک منظور می شود. بعد از تجزیه وتحلیل شرایط، شما ممکن است تصمیم به نصب یک سیستم امنیتی در منزلتان بهمنظور ایجادموانع برای سارقان بگیرید. ممکن است اینگونه استدلال کنید که افزایش امنیت احتمالاًبرای شما احساس امنیت بیشتری به ارمغان خواهد آورد و متعاقباً باعث کسب آرامشخاطرمیشود که شما بهدنبال آن هستید. در این مثال، شما تمایل به سرمایه گذاری مالیدر یک سیستم امنیتی به منظور فراهم آوردن یک فرصت احساس امنیت بیشتر برای خوددارید. ریسک امنیتی در این مثال، سوداگرانه است زیرا در این مورد میزان تحمل برایریسک (بهعنوان مثال، مقدار پولی که شما تمایل دارید در یک سیستم امنیتی سرمایهگذاری کنید) با میزان علاقه شما برای تحقق یک فرصت (بهعنوان مثال، کسب آرامش خاطر) در توازن است.
بنابراین، ریسک بهصورت کاملاً مشخص و روشنی قابل طبقه بندیبهعنوان سوداگرانه و خطرناک بر مبنای نوع آن نیست، بلکه بر اساس شرایطی که آنادراک می شود، قابل دسته بندی است.
انواع ریسک
ریسک نقدینگی دو حالت مختلف دارد. ریسک نقدینگی دارایی و ریسک نقدینگی تأمین مالی.
ریسک نقدینگی دارایی که با نام ریسک نقدینگی بازارـمحصول هم شناخته میشود، زمانی ظاهر میشود که معامله با قیمت پیشبینیشده قابل انجام نباشد (به دلیل تغییر وضعیت نسبت به زمان معامله عادی) این ریسک در بین گونههای داراییها و در زمان وابسته به شرایط بازار تغییر میکند. بعضی داراییها مانند ارزهای اصلی یا اوراق قرضه، بازارهای عمیقی دارند و در اغلب مواقع به راحتی با نوسان کمی در قیمت، نقد میشوند اما این امر در مورد همه داراییها صادق نیست.
ریسک نقدینگی تأمین مالی، که ریسک جریان وجه نقد هم نامیده میشود، به عدم توانایی در پرداخت تعهدات برمیگردد. این موضوع مخصوصاً برای پرتفوهایی که متوازن شدهاند و متعهد به پرداخت حاشیه سود به طلبکاران هستنند معضل مهمی است. در واقع اگر ذخیره وجه نقد کافی نباشد، ممکن است در شرایط سقوط ارزش بازار نیاز به پرداخت وجه نقد وجود داشته باشد که منجر به نقد کردن اجباری پرتفو در قیمت پایین میشود. این چرخه ضررها که با حاشیه سود تعهدشده شدیدتر میشود، گاهی به مارپیچ مرگ تعبیر میشود.
ریسک تأمین مالی با برنامهریزی مناسب جریان وجه نقد کنترل میشود. محدود کردن شکاف جریان وجه نقد، متنوع کردن و در نظر گرفتن منابع مالی جدیدی برای پر کردن کسری نقدینگی نقش مهمی در کنترل ریسک نقدینگی دارند.
در مورد بانکها، ریسک نقدینگی به دلیل کمبود و عدم اطمينان در ميزان نقدینگی بانک ایجاد ميشود. حالت دیگری که باعث افزایش ریسک نقدینگی ميشود این است که بازارهایی که منابع بانک در آنها قرار دارد دچار کمبود نقدینگی شوند. ریسک نقدینگی با سایر ریسکهای مالی مختلط است و به همين دلیل سنجش و کنترل آن با دشواری روبرو است.
ریسک بازار در اثر نوسانات قیمت داراییها در بازار ایجاد میشود. اشخاص حقیقی و حقوقی داراییهای خود را به صورتهای مختلف مانند پول نقد، سهام، اوراق قرضه، مسکن، طلا و سایر داراییهای با ارزش نگهداری میکنند. تمام این داراییها در معرض تغییرات قیمت قرار دارند، و این نوسانات قیمتی مداوم، عامل اصلی ایجاد ریسک بازار هستند. ریسک بازار که یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده ریسک میباشد، به همراه ریسک اعتباری نقش اصلی را در اکثر ورشکستگیها ایفا میکنند. بحرانهای پیاپی و پیوسته مالی ناشی از ریسک مالی که در دو دهه اخیر در مقاطع مختلف در سطح جهان روی دادهاند، لزوم مدیریت یکپارچه و کمی ریسک مالی با تمرکز بر ریسک بازار و ریسک اعتباری را بیش از پیش مطرح ساختهاند.
ریسک نرخ ارز یکی از ریسکهای زیر مجموعه ریسک بازار است که به دلیل تغییراتنرخ ارز روی ميدهد. اهميت این ریسک هنگامي افزایش ميیابد که بخش قابل توجهی ازپرتفوی شرکت متشکل از یک ارز و یا ارزهای گوناگون بر اساس وضعیت بازار (سبد ارزی) باشد. حالت دیگری که باعث ایجاد ریسک نرخ ارز ميشود هنگامي روی ميدهد که بانک مبادلات ارزی قابل توجهی داشته باشد و یا اینکه در مورد بانکها، سپردههای ارزی دریافت نموده و همچنین تسهیلات ارزی پرداخت نماید.
ریسک اعتباریریسکی است که ازنُکول/قصور طرف قرارداد، یا در حالتی کلیتر ریسکی است که از «اتفاقی اعتباری» به وجود میآید. به طور تاریخی این ریسک معمولا در مورداوراق قرضه واقع میشد، بدین صورت که قرضدهندهها از بازپرداخت وامی که به قرضگیرنده داده بودند، نگران بودند. به همین خاطر گاهی اوقات ریسک اعتباری را ریسک نکول هم گویند.
ریسک اعتباری از این واقعیت ریشه میگیرد که طرف قرارداد، نتواند یا نخواهد تعهدات قرارداد را انجام دهد. تأثیر این ریسک با هزینه جایگزینی وجه نقد ناشی از نُکول طرف قرارداد سنجیده میشود.
ضررهای ناشی از ریسک اعتباری ممکن است قبل از وقوع نکول واقعی طرف قرارداد رخ دهند. به طور کلیتر ریسک اعتباری را میتوان به عنوان ضرر محتمل که در اثر یک رخداد اعتباری اتفاق میافتد، بیان کرد. رخداد اعتباری زمانی واقعی شود که توانایی طرف قرارداد در تکمیل تعهداتش تغییر کند. ریسک اعتباری یکی از مهمترین عوامل تولید ریسک در بانکها و شرکتهای مالی است. این ریسک از این جهت ناشی ميشود که دریافتکنندگان تسهیلات توانایی بازپرداخت اقساط بدهی خود را به بانک نداشته
باشند.
عناصر اصلی ریسک
تمامی اشکال ریسک، چه آنها بهعنوان ریسک سوداگرانه طبقه بندی شده باشند، چه بهعنوان
مبلغ قابل پرداخت 21,000 تومان
برچسب های مهم