این متن شامل 25 صفحه می باشد
انقلاب در لغت به معنی زیر و رو شدن یا پشت و رو شدن است، فلاسفه انقلاب را ین گونه بیان می نمایند که ذات و ماهیت یک شیی لزوماعوض شده باشدو در نگاه جامعه شناسان انقلاب به معنای دگر شدن است حتی نباید بگوییم دگرگون شده زیرا دگرگون شدن یعنی اینکه گونه و کیفیتش جور دیگر شود. به عوض باید بگوییم دگر شدن یعنی تبدیل شدن به موجودی دیگر. انقلاب در ایران دگر شدن جامعه ایرانی بود با یاری گرفتن از آموزه های اسلام ناب محمدی که زمینه ساز جامعه توحیدی می باشد.
انقلاب اسلامى ایران بىشک پدیدهاى نوظهور در قرن حاضرمىباشد.انقلابى غایتگرا،آرمانگرا،اسلامگراوعالمگیر و جهانشمول وبىنظیردر جهان اسلام که به رهبری امام خمینی(ره) هدایت گردید و تحولى شگرف در عرصه روابط بینالملل و در معادلات سیاسى دولتهاى جهان پدید آورد. این رهبر تاریخ ساز انقلابى را بنیان نهاد که بسان تیغى دو لبه همزمان علیه کمونیسم و کاپیتالیسم به کار گرفته شد. ایشان با هدف مقابله با سلطه ابرقدرتهاى شرق و غرب، ملل اسلامى را به رویکردى مجدد به ارزشهاى اسلامى فرا خواندند و با قائل شدن رابطهاى مستقیم میان انقلاب و ایدئولوژى، انقلاب را شرطى لازم و ضرورى براى تحقق آرمانهاى الهى و وسیلهاى براى نیل به مقاصد مکتبى و ایصال جامعه بشرى به تعالى انسانى تلقى کردند، که در این راه در پیاده کردن نظریه خویش اهتمام نمودند. در این رهگذر، ایشان علاوه بر اهتمام به حاکمیت آرمانها و ارزشهاى مذهبى، از هیچ کوششى براى تحقق جنبههاى آزادیخواهانه و استقلال طلبانه نهضت فروگذار ننمودند و بدین ترتیب انقلاب به عنوان وسیلهاى براى تحقق جمهوری اسلامی مطمح نظر ایشان قرار گرفت.
چرایی وقوع انقلاب اسلامی ایران
1- نارضایتی عمیق از شرایط حاکم با شاخص هایی مانند خستگی و تنفر مردم ازوعده تکراری و دروغین رسیدن به دروازه های تمدن بزرگ شاه و شعارهای طردکننده رژیممانند مرگ برشاهو نظام شاهنشاهی نابود باید گردد، آشکاربود. برخلاف همه یا بیشتر انقلابهای معاصر که تنها گروههای خاصی در آنها شرکتداشتند در ایران اکثر قریب به اتفاق جمعیت کشور ازرژیم پهلویابراز تنفر می کردند. با توجه بهاین واقعیت که ناخشنودی مردم با جنبه های فکری و عقیدتی آمیخته گردید می توان گفتنارضایتی در ایران از دیگر انقلابهای معاصر شدیدتر و عمیق تر بود.
2- گسترش و پذیرش اندیشه وایدئولوژی جدید جایگزین درانقلاباسلامی با شاخص شعارهای انقلابیان در بیان آرمان های جدید که در تظاهرات هایخیابانی، سخنرانی ها و نوشته های زمان وقوعانقلاب دیده می شد و بی توجهی همگانی به شعارهای گروههای غیر اسلامی به رغم تبلیغات گستردهآنها قابل مشاهده بود. به طورکلی، در پی شکستمارکسیسموناسیونالیسم،با تلاش گروههای اسلامی، اندیشه احیای دین و بازگشت به خویشتن روز به روز نیرومندترشد و کسانی که در انقلاب شرکت جستند به اینکه ایدئولوژی اسلامی باید جایگزینایدئولوژی قدیم حاکم گردد، معتقد گردیدند.
از سوی دیگر جمعیت پذیرندهآرمانهای انقلاب اسلامی نیز که بر خلاف سایر انقلابهای
معاصر بسیار بود، بهگونه ای که می توان گفت جز بخشی از روشنفکران که با عقاید مارکسیستی یا لیبرالی درانقلاب شرکت داشتند و عموم مردم از آرمانهای اسلامی و اندیشه های امام خمینیطرفداری می کردند. افزودن بر این اصالت فرهنگی ایدئولوژی انقلاب ایران از تفاوتهایعمده انقلاب اسلامی با دیگر انقلابهای معاصر است.
3- در وقوع انقلاب اسلامی،وجود نوعی رهبری ویژه همراه با ساختارهای خاص نقش آفرین مانند نهاد روحانیت، شبکهمساجد و انجمن های اسلامی نیز آشکار بود.
رهبری هوشمند و بلامنازعامام خمینی، اعتماد خاص مردم به وی و پیوند دینی و تاریخی روحانیت و مردم وضعیاستثنایی پدید آورد و به موفقیت سریع در برانگیختن نارضایتی از وضع موجود، گسترشآرمانهای انقلاب اسلامی، ایجاد و گسترش روحیه انقلابی و بسیج عمومی انجامید. شعارهایی مانند «نهضت ما حسینی است رهبر ما خمینی است» «حزب فقط حزب الله رهبر فقطروح الله»، «تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست» بر پذیرش همگانی رهبری امام خمینیدر انقلاب اسلامی گواهی دهد.
4- روحیه انقلابی در انقلاب اسلامی با شاخصهاییچون عدم تسلیم انقلابیان در برابر اقدامات رفرمیستی رژیم شاه؛ (مانند تغییر نخستوزیران، آزادی زندانیان سیاسی و آزادیهای کنترل شده مطبوعات) و بی توجهی آنان بهاقدامات سرکوب گرانه (مانند حکومت نظامی) مشخص می شود.
برای کاوش در زمینهچگونگی وقوع انقلاب اسلامی مانند هر انقلاب دیگر باید به تاریخ کشور مرجوع کرد. ازسوی دیگر، در بحث چگونگی وقوع انقلاب، توجه به ماهیت انقلاب بسیار راه گشا مینماید. ماهیت دینی انقلاب اسلامی و پیروزی سریع آن که با این ماهیت ارتباطداردبازگو کننده نقش مهمتر تعدادی از علل مربوط به چگونگی وقوع انقلاب اسلامی است.
علتهایی مانند دین مبیناسلام، مذهب تشیعو ویژگی ظلم ستیزی و عدالت خواهی آن، نهضتها و حرکتهای شیعی گذشته، مراسم مذهبی (عزاداری در ماههای محرم و صفر به ویژه روزهای تاریخیتاسوعاوعاشوراحسینی)، نهاد روحانیت و ارتباط دائمیآن با مردم و رهبری هوشمند و قاطع امام خمینی. در حقیقت فرهنگ مذهبی مردم ایران بهرغم نمودهای آشکار فرهنگ پرزرق و برق غربی، نهادهای فرهنگی تاریخی و رهبری امامخمینی در ایجاد و پیروزی سریع انقلاب نقش اساسی داشت.
اسلام مبتنى بریک نظام ارزشى است. در این نظام ارزشى، ویژگىها و مشخصههاى جامعه سیاسى آرمانىعرضه شده است. رهبران دینى بر اساس نظام ارزشى، شیوهها و راهکارهاى عملىدگرگونسازى جامعه در جهت دستیابى به جامعه آرمانى را ارائه مىدهند. اسلام درکارپردازى روشها و شیوهها، در مقایسه با سایر مکاتب، ملاکها و معیارهاى ویژهاىدارد که با آنچه امروزه در جهان متداول است، متفاوت مىباشد. حرکت در چارچوب اسلامو حاکمیتاخلاقو اینکه اسلام استفاده از هر وسیله درجهت دستیابى به هدف را مجاز نمىشمرد، از خطوط کلى حاکم بر این شیوههاست.
قرآن کریم بسیارى از ابعاد نظام آرمانى اسلام را مشخص کرده است. تاریخسراسر مبارزهشیعه نیز الهامبخشجامعه ایرانى در خلقانقلاب اسلامىبود. ارائه درک صحیح، دقیق وسازنده ازتاریخاسلام و تحول، موجب دگرگونى فکر و اندیشه مردم است. به اعتقاد برخى از محققان،محرک اصلى ایجاد انقلاب در ایران روح حاکم بر تفکر و جهانبینى اسلامى بود. پیش ازایجاد انقلاب جمعى در عرصه اجتماع، انقلاب فردى در درون رخ مىدهد.
قرآن کریم مىفرماید: مردم و جامعه تغییر نمىکنند، مگر آنکه خود افرادیکایک تغییر و تحول یابند.
ازآنجا که در جهت ایجادانقلاب دراندیشه، باید در جهانبینى و وضعیت روحى جامعه تحول ایجاد شود، از رسالتهاى مهمپیامبران و رهبران الهىعلیهمالسلام
مبلغ قابل پرداخت 21,000 تومان