این متن شامل 31صفحه می باشد
سودآوري، رويا و آرزوي همهي شركتها و مديران است، اما مانع بزرگي بهنام هزينهها،ميتواند تمام روياها و آرزوهاي يك شركت را دست نيافتني كند. وقتي نمودارها روند صعودي هزينههاي سازمان را نمايش ميدهند نه تنها نشان ميدهند كه سلامت سازمان در خطر است بلكه ميتوانند زنگها رابراي مديراننيز، به صدا در آورند. هزينه، نزد مديران وسهام داران، واژهيي دوست داشتني به شمار نميرود. اما همانقدر كه صاحبان شركتها نسبت به هزينهها حساسيت نشان ميدهند، مشتريان نيز احساسي مشابه نسبت به واژهي " قيمت " دارند. در دنياي كسب و كار، هرچه شرايط رقابتيتر ميشود، اهميت مسائلي چون كيفيت، قيمت و زمان تحويلبه شدت افزايش مييابد.
امروزه سازمانها بايد هر چه سريعتر كالاهايي باكيفيت و قيمت مناسب را به بازار عرضه كنند و گرنه در عرصهي رقابت حرفي براي گفتن نخواهند داشت. در بازاريابي مدرن نيز،برآورده ساختن نياز مشتريان، مسير استراتژيك شركتها به شمار ميرود. با نگاهي ساده به آميخته چهارگانه بازاريابي درمييابيم كه قيمت (Price)، يكي از عناصر مهم آن به شمار ميرود. به عبارت ديگر ميتوان گفت مشتري براي تصميم گيري در مورد خريد كالا تنها به محصول و كيفيت آن نميانديشد بلكه مناسب بودن قيمت را نيزدر نظر دارد. بنابراين ضرورت دارد كه شركتها براي كسب موفقيت در بازار، برنامهيي جامع و هوشمندانه برايقيمت گذاري و همچنن انطباق با قيمتهاي رقابتي بازار داشته باشند.
از سوي ديگر، ترفندهاي مهمي در حسابداري مديريت ارائه شده است كه ميتواند سازمانها را در حفظ توان رقابتي خود در بعد قيمت، ياري دهد. تكنيكهايي مانند هزينهيابي برمبناي فعاليت (ABC)، هزينه يابي هدف (Target Costing)، هزينهيابي كايزن و غيره، رويكردهايي نوين در حسابداري مديريت، درمقايسه با هزينه يابي سنتي، به شمار ميروند. اين نوشتار به معرفي تكنيك هزينهيابي هدف و كاربرد آن در مديريت هزينهها خواهد پرداخت.
معادلهيي ساده و مهم
معادلهي سود و هزينه، را به طور ساده ميتوان به صورتسود برابر است با قميت فروش منهاي هزينهها بيان نمود:
هزينهها – قيمت = سود
در تفكر هزينهيابي سنتي، هزينهها محاسبه ميشود و بر اساس سود مورد انتظار، قيمت فروش محاسبه خواهد شد. براي مثال اگر هزينههاي كالايي 1000 واحد پولي است و شركت بخواهد 20 درصد سود حاصل كند، بنابراين بايد قيمت فروش 1200واحد پولي تعيين شود.
اما در ديدگاه هزينهيابي هدف، شرايط به گونهيي ديگر است، در اين تفكر اين فلسفه حاكم است كه هزينه بايد مديريت شود. در شرايط رقابتي يك شركت نميتواند قيمت تعيين كند بلكه قيمت براي او تعيين ميشود. بنابراين در معادلهي بالا، قيمت در دست شركت نيست و از ميان سه متغير سود، قيمت و هزينه، دو متغير سود و هزينه باقي ميماند. بنابراين شركت بايد بتواند با راهكاري ميان سود و هزينه، توازن برقرار كند. حال اگر شركت سود هدف خود راX تعريف كند، حداكثر هزينهيي كه شركت ميتواند متحمل شود برابر است با:
سود هدف – قيمت رقابتي = هزينه هدف
و اين ديدگاه چپزي نيست جز هزينهيابي هدف يا Target Costing.
حال، در اين قسمت از نوشتار، روند شكل گيري و توليد محصول با دو ديدگاه هزينهيابي هدف و سنتي بررسي ميشود.
هزينهيابي سنتي
روند شكل گيري محصول براساس ديدگاههزينهيابي سنتي بهصورت زير است:
1- نيازمنديهاي محصول شناسايي ميشود.
2- محصول طراحي ميگردد.
3- هزينههاي محصول تخمين زده ميشود.
4- تجزيه و تحليل ساخت / خريد انجام ميشود.
5- هزينههاي تامين كننده برآورده ميشود.
6- هزينهها ارزيابي ميشود:
اگر هزينهها بالا باشد به قدم 2، طراحي محصول، رجوع كرده و در طرح آن تجديد نظر خواهد شد.
اگر هزينهها مناسب باشد قدم 7 اجرا ميشود.
7- توليد محصول صورت ميپذيرد.
8- هزينهها بهصورت دورهيي كاهش مييابد.
هزينهيابي هدف
اما روند شكل گيري محصول درديدگاههزينهيابي هدف بهگونهيي ديگر است:
1- نيازمنديهاي محصول و خواستههاي بازار شناسايي ميشود.
2- سود هدف تعيين ميگردد.
3- ميان خواستههاي بازار، قدم 1 و هزينهي هدف توازن برقرار ميشود.
مبلغ قابل پرداخت 21,000 تومان